هنگام تعدیل نیرو، چگونه تصمیم بگیریم که چه کسی را مرخص کنیم؟

کمابیش، در برخی مواقع، کمتر، بیشتر است. این موضوع در مورد افراد نیز صادق است، بخصوص هنگامیکه بودجه مصرفی شما، تعدیل نیروی فنی را تحمیل می کند. متوجه شدید؟

مطلبی که در ادامه می‌آید ممکن است در مورد شما صادق نباشد. من نیز مطمئن نیستم که در مورد من صادق باشد. بخوانید و خود تصمیم بگیرید که آیا این نصیحت خوبی برای شما است یا شما را به عضوی بی عاطفه ازگروه "نگذارید ... شما را زمین بزنند" تبدیل می کند.

با آماری مستند آغاز کنید: بهترین کارمندان از هر جهت 10 برابر موثرتر از کارمندان متوسط هستند. سپس، سیستم حقوق و دستمزد خود را بررسی کنید. شرط می بندم که به آنها 10 برابر حقوق کارمندان متوسط، حقوق نمی پردازید. منحنی، غیر خطی است، بدان معنی که بطور کلی، اگر چشم تیزبینی برای یافتن استعداد داشته باشید، هر دلار اضافی که برای استعداد می پردازید، بیش از آن یک دلار به شما باز می‌گرداند. این بدان معناست که گرانترین کارمندان شما از ارزانترین آنها، ارزانترند. در مقابل، کارمندان ارزان شما بیشترین هزینه را برای شما دارند، هنگامیکه از دید هر دلار پرداختی به مساله بنگریم.

سپس باید در مورد معیارهایتان صحبت کنیم و اینکه آیا این معیارها به میزان کافی بالا هستند یا خیر. به بیان ساده، وقتی می‌گویید که این کارمند "انتظارات را برآورده می‌کند"، آیا انتظاراتتان به میزان کافی بالا است؟ یا تنها برای فرار از گامهای ناخوشایند مورد نیاز برای بدست آوردن آن، از پافشاری بیشترمنصرف می‌شوید و فردی در سطح متوسط انتخاب می‌کنید؟

پاسخ به این سوال، دشوار است زیرا شما می‌دانید که چه می‌دانید و انگیزه ای قوی دارید تا در وادی شک و تردید قرار بگیرید - همان میل شدیدی که همه ما داریم تا از مواجهه با وظائف ناخوشایند، پرهیز کنیم.

یکی از روشهای پاسخ به این سوال اینست: "با دقت بنگرید تا ببینید آیا کارمندی دارید که پشت گروه مخفی شود یا خیر". آنها، کارمندانی هستند که امور روزمره را بخوبی انجام می‌دهند اما هر چیزی فراتر از امور عادی را با "تشریک مساعی" با کارمندان دیگر انجام می‌دهند، حتی هنگامیکه از آنها خواسته‌اید که مساله را به شخصه حل کنند.

اگر چنین کارمندانی دارید، می توانید شرایط خیلی بهتری داشته باشید. اگر می‌توانید، زمان بالا بردن انتظاراتتان رسیده است، در نتیجه چنین کارمندانی دیگر در حیطه انتظارات جدید قرار نمی‌گیرند. برای گرفتن آنها، در علفزار مخفی نشوید. در مورد این مساله، صادق باشید. مشخص کنید که انتظارات را بالا برده‌اید و از این پس کارمند موفق بودن به چه معنا خواهد بود.

بسیاری شما را شگفت زده خواهند کرد. آنها منطق این نوشته را در هم می‌شکنند، زیرا به شما کمک خواهند کرد تا کار بیشتری با افراد کمتر انجام دهید تا آنکه با افراد کمتر، کار کمتری انجام دهید.

بقیه را مرخص کنید. متاسفم! واقعا متاسفم! زیرا اگر آنها انسانهای بدی نباشند مرخص کردن آنها هم برای شما و هم برای آنها دشوار است. اما در هر حال، بار دیگری که با کمبود بودجه مواجه شوید، باید آنها را مرخص کنید.

از آنجاییکه ارتباط بین بهره وری و رتبه کارمند غیر خطی است، این شرایط بدان معناست که شما بدلیل تعدیل نیرو در سازمان کار کمتری در کل انجام خواهید داد اما یک نگاه ساده به اعداد نشان می دهد که شرایط جدید، سخت تر نیست.

و به محض اینکه دوباره در شرایط استخدام مجدد قرار گرفتید، باید قادر باشید تا کارمندان بسیار بهتری نسبت به آنان که مرخص کردید، بگیرید. با توجه به نرخ بیکاری حدود 10% و تعداد افراد بیکار بخاطر عدم وجود شرکت (و نه بدلیل تعدیل نیرو یا کاستی در بهره وری)، این هدف منطقی بنظر می‌رسد. - منبع